Sunday, March 4, 2007

اینکه .... بدون عکس و فیلم فعلا + انتهای جدید واسه مطلب

این تاریخی که بالای مطلب به فرنگی نوشته شده زره مفته یعنی به وقت آمریکاست الان دوشنبه صبحه و ساعت تقریبا از پنج صبح گذشته و من از ساعت سه بیدارم. اگر این اینترنت به اصطلاح پر سرعت نبود شاید باید می شستم ماه و ستاره ها رو میشمردم. این کم خوابی ناشی از مشغول بودن وحشتناکه فکره آقا . اینکه امروز استاده بد اخلاق عظیم و حجیم دانشکده می خواد امتحان شفاهی بگیره و جلوی بچه ها ضایعم کنه . اینکه امروز دوشنبست و هنوز واسه برنامه پنج شنبه شب هیچ گوهی نخوردم. اینکه این ماه قبض تلفن دستیم بالای سیصد هزار تومن میاد . اینکه می خواست یه شماره ایران سل بخرم ولی وقت نکردم و نمی کنم .اینکه به ابلیس و طلسم و دو تا دختره قول دادم باهاشون مصاحبه کنم اما وقت نمیشه ولی باید ببینمشون . اینکه بند دوست داشتنی ترین کفشم یه ماهه پاره شده و من راستش رو بخواین نمی دونم از کجا بند کفش بخرم
اینکه باطریه کامپیوترم داره تموم میشه ... بقیشو بعدا می نویسم واستون
بعدن نوشت : ساعت شیش و نیمه صبحه . آقا ما داریم میریم کلاس جراحی . با همون لباس جدید و یکمی گشاد که رفتم ته تهرون خریدمش . می خوام لباس فرم رو از خونه بپوشم ! حوصله لخت شدن در ملا عام و عوض کردن لباس جلوی یه مشت چشم فضول که پایین و بالاتو زیر رو می کنن .اعتراف می کنم از این استاده مثله سگ می ترسم .

3 comments:

Anonymous said...

دروووووووووووود

بنده خدا تنها چیزی که تو دنیا ترس نداره استاد دانشگاهه. هر چند که پاچه گیر و سگ باشه!!!!

Anonymous said...

آقاي گزارشگر باهوش! منظورم اين بود چرا ميكاييل نه؟!چرا جبرئيل نه؟!چرا ابليس گذاشته اسمش رو.سوالم از ابليس بود نه از تو كه چرا با ابليس مصاحبه مي‌كني!

Anonymous said...

دروووووووووود

منم یه سوال از ابلیس بپرسم.
این نظر شخصی منه، صدای ابلیس از خیلی از هم قطاراش بهتره، اگه کارو محکم تر می گرفت الان خیلی پیشرفت کرده بود. چرا این کارو نکرد؟
دوم اینکه اگه اشتباه نکنم شنیده بودم که رفته اکراین برا تحصیل سهت و سقمش چطوره؟ واینکه اگه درسته تو چه رشته ایی؟
همین.