Thursday, March 15, 2007

زیگ نوروزاگ - قسمت دوم + عکس +پاسخ به نظرات+جدید شد دوباره

این روزها ، خیلی داره کند و بد می گذره . همش دارم از اینور شهر میرم اونوره شهر دلیلش رو هم نمی دونم واقعا! چرا می دونم . ساختن سریال نوروزیه " نوروز در زیرزمین که نمی دونم از کجا یهو تو ما خلق اللهم رخنه کرد تمامه زندگیه منو زیر رو کرده. این سریال که قرار توش پای سفره ی هفت سین زیر زمینی بشینیم ، قراره در اولین برنامه زیگزاگ تو سال نو پخش بشه. و همزمان عکسها و مطالبش هم روزی سایت زیگزاگ باشه. ( این جمله با رنگه آبی جدیده ، الان ساعت نزدیکه سه عصر شنبست )ضبطش بالاخره امروز ( شنبه ) به طور کامل تموم شد . مصاحبه ی هیچکس هم حاضر شده دارم رو تتلو کار می کنم

دیشب( پنج شنبه شب) در حالیکه داشتیم به ساعت پخش زیگزاگ نزدیک می شدیم،و من که هول هولکی ی پیرهنم رو بر عکس پوشیدم و طبق معمول میکروفون رو هم یادم رفت ور دارم عازمه محل قرارم با نصفه رپه فارسی بودم دیشب تهی و تتلو و طلسم و فلاکت و حسام و مجید نرمه و کلی دیگه رو یه جا با هم دیدم) بهزاد زنگ زد که ذلیل شده فایل برنامتو اشتباه فرستادی و اونجا بود که من سکته کردم و به جز صدای خس و خس هیچ چیزه دیگه ای شنیده نمیشد . خدا رو شکر که فرنازگ اونجا بود وو قضیه رو ماست مالی کرد به شدت گزارش با دادن پسورده ایمیلم به فرنازاگ از تویه صندوقچه ی فرستاده هام تو ایمیلم پیدا شد آخر برنامه پخش شد


بچه ها من واسه این سریال ( که دوم فروردین از زیگزاگ پخش میشه و صفحه ویژش با عکس های دبش هم در طول نوروز رویه سایت زیگزاگ خواهد بود ) دارم خودم رو می کشم و همین سریال کذایی باعث شده هنوز واسه نوروز حاضر نشم
خبر جدید و داغ - ساعت 10:40 جمعه شب
الان تو ماشین نشستم و در حالیکه دارم از شدت ترافیک کشنده تهران دق می کنم ، با اینترنت راداری دارم اینو می نویسم . مصاحبم با بهزاد در حالیکه با هم ( مجازی البته ) در قلیون کش خونه نشستیم انجام شد ( ایول تکنولوژی )سوالاتون رو پرسیدم .حدودا یک ساعت و خورده ای حرف زدیم که باید به نصف کمش کنم. هفته ی دیگه جمعه همزمان با تولدش می شنویدش( الان یعنی شنبه زنگ زد ، خبره بدی داشت : بر اثر یک اشکال فنی صداهامون بد ضبط شده ، دوباره باید مصاحبه کنم باهاش پس فرصت دارین هر چی سوال دارین دوباره ازش بپرسین) سریع
پاسخ به نظرات - جدید شد
بنیامین جان ، " نوروز در زیر زمین " ویژه برنامه ی نوروزیه زیگزاگه( چقدر جملم شبیه روزنامه های ایران بود) که از رادیو و
سایت زیگزاگ پخش و منتشر می شه ( هم صوتی ، هم مقاله ای و عکسی) حالا که اینو گفتم بزارین یه نق هم بزنم . واسه تهیه برنامه هایی از این دست معمولا یک تیم کار می کنن مثل برنامه سال تحویلی که بچه ها دارن تو بخش فارسی درست می کنن ( برنامه بی نهایت خوبیه، بهزادم توش هست) که یک تیم مسیول تهیه اش هست ولی این نوروز در زیر زمینو( که خیلی مفصلتره به نظرم)متاسفانه همه ی کارهای رادیوییش رو دارم تنهایی انجام میدم که واقعا طاقت فرساست. بچه ها اکثرا رفتن مسافرت و نیستن . خدا عکاس باشیمون رو حفظ کنه که تو قسمت آنلاین " نوروز در زیر زمین "داره شاهکار می زنه
بهاره انقدر قر نزن . اگه دوست نداری گوش نکن. من دارم خودم رو اینجا پاره می کنم تو فقط داری غر می زنی. می تونی بری سمنو
بپزی با مامان بزرگت یا نمی دونم یه کاره دیگه بکنی اگه دوست نداری برنامه رو بشنوی . ساختن این برنامه و از همه مهمتر نزدیک کردنش به استاندارد های جهانی برنامه سازیه رادیویی کاره مشکلیه که تنهایی دارم انجامش میدم عوض دلگرمی فقط غر بزن
علیرضا : اونی که بغله تتلو هستش اسمش مجیده با تهی آهنگ خونده ولی خیلی خجالتی بود و مصاحبم باهاش اصلا خوب نشد و شاید به جز چند کلمش اصلا پخشش نکنم، من ، تهی و تتلو سه چهارتای دیگشون رو با هم دعوت کردم یه کافه روی آسمون که محیطشم واسه عکاسی خوب باشه. بچه ها هم سه ساعت تو سلمونی لفت دادن به جای ساعت پنج ، ساعت هشت اومدن . شبه خوبی نبود واسه من چون موعد پخش برنامه زیگزاگ هم بود و من بر اثر یک اشتباه در فرستادن گزارشها ،یک گزارش رو دو بار فرستاده بودم و یکی رو اصلا نفرستاده بودم این بود که همش تو استرس بودم تا زمانی که خبره ارسال گزارشم رو شنیدم هم آروم نشدم ( تتلو همش می گفت الان سکته می کنی ، دمشون گرم خیلی سعی کردن منو آروم کنن با شوخی و خنده ) اون شب با استرس شروع شد ولی با عکس های نیما و حرفهای باحال بچه ها خوب تموم شد . بعدشم جای همتون خالی با یه اکیپ دیگه رفتیم بستنی بسکین رابینز خوردیم ( ساعت نزدیکه یازده شب بود) و قدم زدیم

11 comments:

Anonymous said...

دروووووووووووود

علی جون، پس ماجرای اون قسمت دوم گزارش تو که قرار بود پخش بشه و نشد این بوده؟
می دونم تقریبا تو هر کاری آخر سال که میشه دهن سرویسی تازه شروع می شه. کار تو هم اینطوری شده دیگه. امیدوارم حالا تموم این کارات نتیجه خوبی داشته باشه و کار با حالی از آب در بیاد. (که با توجه به توانایی های تو حتما همینطوری میشه)
من بازم اعلام آمادگی می کنم که هر کاری از دستم بر بیاد در خدمتت هستم .

Anonymous said...

دو روز بهش سر نزدم ببين چه بي‌تابي مي‌كنه!!
چه گيري دادي تو به اين رپ خونا.ببينم مي‌توني كاري كني اسم زير زمين بياد بالا بياريم؟!
واسه كادو براي بهزد كلي اينجا نظر سنجي راه انداختي، حالا كه انتخابت رو كردي و فرستادي تك خوري مي‌كني؟! بايد به ما هم بگي چي خريدي؟

علی شاکری said...

قسمت دوم گزارشه من اواخر ساعت دوم برنامه پخش شد . با بدبختی

Unknown said...

ey vaaaayyyyyyyy!!!!!!!!!!
:(

khodaiish sale 85 kheyli sale badi bood!!!! akharasham maro vell nemikone!!! :'(

komak kon ey khoda in chand rooz ham begzare!!!

Unknown said...

agha,,, jaryane seriale chie???
male BBCE???

ya TV
ya Radioee!!???

bebakhshid poroo shadama!! :)

Anonymous said...

اول از همه خسته نباش بعد از اون باید بپرسم که تو کجا رفتی که تویک روز تونستی این همه رپر ببینی ؟
بعد از این حرف ها باید سوالی دیگر بپرسم
تو اون عکسه بقل دسته تتلو کیه؟؟

Anonymous said...

باشه بابا! حالا دستت در نكنه! چه حساس!
همه‌ي سوالا رو پرسيدي؟ سوالاي من خيلي پخش و پلا بودنا...يه چندتا سوالم به بهزاد ميل زده بودم خيلي وقت پيش...نكنه نپرسيدي اونا رو؟

Unknown said...

mer30 zigalie aziz...

Anonymous said...

محض اطلاعت ما سمنو نمي‌پزيم.چون كرد هستيم و كردها رسم سفره انداختن ندارن.يعني نه سبزه، نه سمنو... و نه تنگ ماهي حتي، نداريم.
ببين چندبار دارم مي‌گم سوالاي منو پرسيدي يا نه؟(شانس ماست تو بايد اين مصاحبه رو انجام بدي ديگه!)چون توي پستاي جلوترم بودن.اگر پيداشون نكردي قبل از اينكه دوباره ضبط كنين بگو تا يه جا جمعشون كنم و بپرسم دوباره.
اگر تو خيلي از ديدن كامنتاي من خوشحال نمي‌شي بد نيست بدوني منم عاشق كامنت گذاشتن واسه تو نيستم.دلداريتم دادم، جوابشم شنيدم(پستاي قبلي).پس جواب اينو بده تا كمتر چشممون به نوشته‌هاي هم بخوره!

Unknown said...

chera inja berooz nemishe!! :"(

Unknown said...

ey vayyyyyy :()