Saturday, April 7, 2007

اسباب کشی

بچه ها من اسباب کشی کردم اینجا

Sunday, April 1, 2007

داغونم+صدای هفت سین در زیر زمین برای دانلود


بچه ها علتی که نمی نویسم : خستگی نیست! داغون بودنمه . حالمو به شدت گرفتن! کیا ؟ مثلا همکارها و همکلاسی های . اون پروژه ی هفت سین در زیر زمین که آنقدر خودمو کشتم علیرفم بازخورد خوبش بین شماها ، بین بچه های روزنامه نگار انعکاسه بدی داشت . من ور دعوا کردن که چرا ویرگول تو نوشته هام نمی زارم ! بی سوادم و کارهام لکه یننگی در روزنامه نگاریه . منم به همشون بیلاخ دادم فعلا پناه اوردم به اینجا .

تا بعد
این عکسم میزه کارمه . همون جاییه که برنامه ازش میره هوا ببخشید خیلی شلختست
صدای هفت سین در زیر زمین
صدای مصاحبه ها همراه با مقالات در سایت زیگزاگ ( برای دانلود) صفحه هفت سین در زیر زمین موجوده با این حال اینم لینکه صداهاش
بقیشم به زودی میاد

Monday, March 26, 2007

من اومدم دَدَر

من اومدم مسافرت ، نمی گم کجا بعدا خودتون می فهمین
برنامه رو سه روز زودتر حاضر کردم تا سه روز نفس بکشم . به همتون خوش بگذره . به من هم همینطور
تا بعد ( یعنی تا جمعه عصر) و البته اگر شنونده ی برنامه هستین تا پنج شنبه فعلن بای بای

Sunday, March 25, 2007

عید اومده ! بهاره

آقا این آهنگ عید اومده بهاره که شهره و شهرام و هلن و شهیاد خوندن خیلی باحاله دارم تو برنامه ی این هفته استفاده ش می کنم
ادامه دارد

Saturday, March 24, 2007

خستم


بچه ها پروژه "هفت سین در زیر زمین" که شنیدین و دارین میبینین واقعا سرویسم کرد انقدر خستم که می خوام یه هفته رو تخت بیوفتم و هیچکاری نکنم.حیف که همه به جز من اجازه این کارو دارن( اشکالی نداره من اینکارو دوس دارم ) یه چیزی بگین خستگیه بپره لطفا
من برم بخوابم فعلا خیلی خستم فردا بیشتر حرف می زنیم( ساعت یازده و نیمه شنبه شب) شب بخیر فعلا

Thursday, March 22, 2007

نوروز در زیر زمین + پاسخ به نظرات شما

امشب برنامه ای که یه ماه روش کار کردم و خصوصن دو هفته ی آخر پارسال شبانه روزی روش وقت گذاشتم پخش شد امیدوارم خوشتوناومده باشه من هم ریز ریز اینجا عکس و همینطور فیلم های پشته صحنه ی برنامه رو میزارم

صفحه اینترنتیش حاضر شد: هفت سین در زیر زمین




بچه ها عکس ، صدا و مقالات رفته رو سایت برین ببینیدش ، سروش هیکس اولین "سین" ما بود که باهاش حرف زدم . خیلی شوخ و شنگ بود و کلی من و دست انداخت . از این ماهی هم اصلا خوشش نیومد



اسلیم و فلکت زیادی خونسرد بودن. تو یه استودیو خیلی کوچولو و زیر زمینی دیدمشون ( با تزییناتی که داشت واقعا زیر زمینی بود . به دیوار استودیو دقت کنید تو عکس) بچه ها سمنو رو دوس داشتن و کلی هم ازش تعریف کردن . گرچه اسلیم( دسته چپیه) به من میگفت کاشکی کشک خشک میوردی




سالسا: با بچه ها دوستم . روحیه ی نوجوونیشون به شدت آدمو زنده می کنه ، اولین کارشون شبه عید اومد بیرون واقعا هم عالی بود . دمشون گرم




امیر تتلو :بی نهایت خونگرمه . تهی و تتلو و دو سه نفر دیگه رو یه جا با هم دیدم . اونشب خیلی استرس داشتم و اصلا حالم خوب نبود . تتلو نماده سکست از سفره هفت سین . لبخندم بهشم میاد


حسین تهی : از این بشر شیطونت تر و خوش عکس تر ( چه ربطی داشت بهم ) ندیدم . بی نهایت خونگرم و دوست داشتنی . زیاد وول می خوره و آدم همش باید با یه زنجیر ببندتش به صندلی . تو مصاحبه باهاش خیلی راحتم . چون حرفه ایه و معمولا مصاحبه باهاش رو یه ضرب و بدون قطع کردن پیش می برم. نماد تخم مرغ رنگیه ما بود. دمش گرم



پاپاسی : خیلی گله . من دوستش دارم . این سیب هم به پاپا سیب تبدیلش کرد

گفتم به دوستی با بچه ها افتخار می کنم . گرچه این " هفت سین در زیر زمین " شاید یه حسن ختام موقتی بود واسه من که یه سال با بچه های رپ فارسی کار کردم ،ولی به شدت پاشون وا میستم و این بجه ها امسال به سه سبک و سیاق دیگه وارد برنامه ها میشن نمیگم چطوری تا خودتون بشنوین
واسه کسایی که برنامه رو نشنیدن
اولا - ممکنه امشب خولاصش از شبه هفتم بهزاد تکرار بشه ، خولاصه ای که با اصلش خیلی متفاوته و اصلا تکراری نیست( پخش نمیشه، الان بهزاد بهم گفت که کنسرت دیشب لیلا فروهر منصور و بلک کتز رو پخش می کنه امشب)برنامم تا آخره عید رویه اینرتنت هست و بعد به گورستان تاریخ خواهد پیوست

دوم - صدای مصاحبه ها ی بچه های به صورت جداگانه روی سایت زیگزاگ خواهد رفت از امروز ( مستقیم رویه سایت زیگزاگ که در ایران هم بشه شنیدتشون) می تونید بشنوید

پاسخ به نظرات

من نمی دونم چرا بعضی از بچه ها میگن اینجا فیلتر شده . فکر نمی کنم چون اینجا ما خلاف نمی کنیم و خلافکار ها رو هم راه نمیدیم

در ضمن ع ل ی ر ض ا که لطف می کنی برنامه رو می شنوی و اینجا رو هم می خونی ، به نظرم آدم اگر عکس یا مطلبی رو از جایی ور میداره میزاره تو وبلاگش باید منبع رو هم ذکر کنه ! ولی دیدم تو عکس سروش - هیچکس رو از زیگعلی ور داشتی گذاشتی ت وبلاگت صداشم در نیوردی ! خودا می دونه لابد صداها رو هم که بزاریم واسه دانلود میگی خودت مصاحبه کردی و زیگزاگ مصا حبه هات رو دزدیده!

صداها واسه گوش داده شدن از امروز میره روی سایت زیگزاگ

Tuesday, March 20, 2007

سالی که گذشت



در یک جمله : خیلی عجیب وغریب بود
وضعیت عشق و عاشقی در 85 : جمعش کنم رو هم میشه 23 روز. یه 20روز و یه 3 روز . اولی تو نوروز پارسال و دومی هم تو تابستون ، بعدش پشت دستمو داغ کردم که گوه بخورم دیگه برم تو عشق و عاشقی . راستشو بخوای اصلا فرصتش هم نشد
وضعیت درسی : ریدمان ولی پر از شانس تا حالا نشده بود درس نخونده همه ی واحدهام پاس شه ولی یه قرون سواد ندارم
وضعیت کاری : از این خیلی راضیم چون بعد از مدت ها برگشتم به کاری که دوستش داشتم. مهم تر اینکه پر از تجربه های جدیده و به قول یکی از دوستام جسورتر و وقیح تر شدی تو کار.، داشتم نیگا می کردم ،شصت و سه گزارش رادیویی ،و تهیه سه برنامه نتیجه ی پارسالمه ! و یه مقاله البته ( بر خلافه سالهای گذشته امسال مقاله نویسیم نم کشیده بودد، ) تو کار کلی دوسته جدید پیدا کردم( دشمن هام صد برابر شد خصوصا بچه هایی که قبلا همکار بودیم یا بهشون کلی چیز یاد داده بودم و بعد من رو دور زده بودن و بهم می خندیدن الان به خونم تشنن) دوستهایی که روزی صد بار با هم مشورت می کنیم و یا دوستهای هنرمندی که باعث افتخارن( گله سر سبدشون هم بچه های رپه فارسین، که به شدت پاشون واستادم )در یک کلوم ،در سال گذشته من داشتنه مهربون ترین رییسه دنیا ، باحالترین معلم رویه کره ی زمین ، صمیمی ترین همکاره دنیا رو تجربه کردم.
چیکار خواهم کرد ؟ نمی دونم ، کلی آرزو دارم ولی به خصوص تو کارم . اعتماد به نفسه خیلی کارها رو ندارم که باید امسال تجربشون کنم.